مطهره شفیعی متولد ۱۳۶۳ در تهران است، ترم آخر کارشناسی روزنامه نگاری در دانشکده خبر، شروع کار حرفهای با خبرگزاری ایرنا، ۷ سال فعالیت در خبرگزاری ایسنا، یک سال ایلنا، شروع کار در مطبوعات با روزنامه اعتماد ملی ۱۳۸۷ و در حال حاضر گزارش نویس سیاسی روزنامه تهران امروز، او مدتی دانشجوی رشته معماری دانشگاه سوره بوده.
خانم شفیعی چه شد که به رشته روزنامه نگاری علاقمند شدید؟
- پدر و مادر من روزنامه خوان بودند و یادم هست بچه که بودم من را برای خرید روزنامه میفرستادند. آن زمان فقط روزنامه کیهان و اطلاعات مخاطب داشت چون روزنامه دیگری نبود و برای خرید این دو روزنامه صف تشکیل میشد. من هم در صف میایستادم تا برای پدرم کیهان بخرم. این شد که به روزنامه و روزنامه خوانی مانوس شدم و بزرگ که شدم به روزنامه نگاری گرایش پیدا کردم.
خیلی از کسانی که روزنامه نگاری را در دانشگاه تحصیل میکنند، در روزنامهها مشغول بکار نمیشوند. شما جزو معدود افرادی هستند که هم در این رشته تحصیل کردهاند و هم در روزنامه کار میکنند، فکر میکنید علت این موضوع چیست؟
- من فکر میکنم روزنامه نگاری در خون آدم است. خیلی از کسانی که روزنامه نگاری را در دانشگاه تحصیل کردهاند وقتی وارد عرصه کار عملی میشوند تازه میفهمند که تصور درستی از این کار نداشتهاند و آنچه میخواستهاند نیست. ضمن اینکه به نظر من آنچه را در دانشگاه تحت عنوان روزنامه نگاری آموزش میدهند، اصلاً یاد ندهند بهتر است! روزنامه نگاری، حرفهای است که فقط باید کار عملی کرد تا آن را یاد گرفت. اگر من الان روزنامه نگار هستم به این دلیل نیست که در دانشگاه روزنامه نگاری خواندهام.
اولین کار روزنامه نگاریتان را کی و کجا انجام دادید؟
- شاید خنده دار باشد اما من اولین کار مطبوعاتیام را در نشریه بسیج دانشجویی دانشگاه سوره و درمصاحبهای با آقای محسن آرمین انجام دادم. آن زمان من هنوز روزنامه نگاری نمیخواندم. درواقع دانشجوی رشته معماری بودم که بعد از دوسال رهایش کردم. البته کار من در نشریات دانشجویی زیاد ادامه پیدا نکرد. شروع جدی کار حرفهای من با خبرگزاری ایرنا بود.
فکر میکنید فضای خبرگزاریها به گونهای هست که یک روزنامه نگار خوب پرورش بدهند؟
- من همیشه به کسانی که میخواهند کار روزنامه نگاری را شروع کنند توصیه میکنم که ابتدا یکی دو سالی در خبرگزاریها کار کنند و بعد وارد روزنامهها شوند. به این دلیل که روزنامه آدم را دچار توهم میکند. یعنی فرد وقتی اسمش در روزنامه چاپ میشود دچار توهم و خودبزرگ بینی میشود. بعد همین توهم باعث میشود که دیگر سعی نکند کار خود را بهتر کند و بدین ترتیب است که دیگر رشد نمیکند.
در خبرگزاریها در چه سرویس خبری کار میکردید؟
- فقط یکسال اجتماعی کار کردم و بقیه مدت را در حوزه سیاسی کار کردم.
چرا سرویس سیاسی را انتخاب کردید؟
- یک مقدار به علایق خانواده برمی گردد و دیگر اینکه من خیلی به دنبال هیجان هستم. ضمن اینکه معتقدم تاثیرگذاری مطبوعات در مسایل سیاسی بیشتر است.
در کدام حوزه سیاسی کار میکردید؟
- من خبر میگرفتم و بیشتر خبرنگار حوزه دولت بودم. بعد که به روزنامهها آمدم بیشتر گزارش نویسی سیاسی را دنبال کردم.
چه شد از خبرگزاریها بیرون آمدید و در روزنامهها مشغول بکار شدید؟
- بعد از هفت هشت سال کار در خبرگزاری فکر کردم دیگر بس است و وقتش رسیده که در روزنامهها کار کنم. کار در روزنامه را یک پله بالاتر از کار در خبرگزاریها میدانم. احساس کردم به آن درجه از پختگی رسیدهام که دیگر در روزنامهها کار کنم. کار در روزنامهها را هم با معتبرترین روزنامه سیاسی آن زمان یعنی روزنامه اعتماد ملی شروع کردم. زمانی که آقای قوچانی سردبیر روزنامه اعتماد ملی بودند، گروه سیاسی این روزنامه دنبال یک خبرنگار سیاسی میگشت و من از طریق یکی از دوستان معرفی شدم. وقتی صحبت کردیم گفتند که کارهای من را در خبرگزاری دیدهاند و دوست داشتند و به این ترتیب من در گروه سیاسی روزنامه اعتمادملی مشغول بکار شدم. ابتدا اولویت اول کار من گرفتن مصاحبه بود. اما بعد که شروع به نوشتن گزارش کردم احساس کردم که تاثیرگذاری گزارش بیشتر است و این نوع کار را ادامه دادم.
الگوهای شما در کار گزارش نویسی چه کسانی بودند؟
- من پیشرفت خودم در کار گزارش نویسی را مدیون تیم آقای قوچانی هستم. هنوز هم دوست دارم که فرصتی ایجاد شود تا با این تیم کار کنم. چون هنوز خیلی چیزها هست که باید یاد بگیرم.
پیشرفت خودتان را مدیون کار در خبرگزاریها نمیدانید؟
- نه! کار در خبرگزاریها مثل کار در یک اداره میماند. صبحها میروید و به چند نفر زنگ میزنید و نظرشان را در مورد مسایل سیاسی میپرسید. توی روزنامه است که باید کار عمیق تری انجام بدهید و تحلیلی درباره مسایل مختلف ارایه دهید.
پس چرا ابتدا گفتید که به کسانی که میخواهند وارد عرصه روزنامه نگاری شوند توصیه میکنید ابتدا در خبرگزاریها کار کنند؟
- برای اینکه دچار توهم نشوند. فکر نکنند پلهای بالاتر وجود ندارد و با نوشتن یک مطلب به بالاترین درجه کار خود رسیدهاند.
فکر میکنید کدام مطلب شما در روزنامه نگاری تاثیر بیشتر و بازخوردهای بیشتری داشته است؟
مصاحبهای داشتم با پدرشوهر دختر آقای احمدینژاد که در روزنامه اعتمادملی چاپ شد و خیلی سر و صدا کرد. گزارشی درباره فعالیت اقتصادی مشاوران جوان دولت که در رونامه تهران امروز چاپ شد از پرتاثیرترین کارهایی بود که انجام دادم. ماجرا این بود که یک روز آگهی تاسیس شرکتی را در یکی از روزنامهها دیدم وقتی پیگیری کردم مشخص شد که آقای بذرپاش با این مشاوران جوان شرکتی را در حوزه گردشگری تاسیس کردهاند و بعد از مدتی حالا یا باهم دچار اختلاف شدند یا شرکت سود نداشت آن را منحل کردند. بعد هم گفتند که شرکت برای جوانان فعالیت میکرد. من چون در حوزه دولت کار میکردم درباره سابقه برخی از آنها اطلاعاتی داشتم و با ذکر نام گزارشی درباره فعالیت اقتصادی مشاوران جوان دولت نوشتم. بعد که گزارش منتشر شد همه این مشاوران زنگ زدند و خیلی بازتاب داشت.
عمده کسانی که در حوزه گزارش سیاسی کار میکنند یا بهتر است بگوییم کار میکردند آقایان بودند البته خانمهایی هم در این عرصه داشتهایم مثل خانم مریم شبانی و... اما تعدادشان کم بوده؛ به عنوان یکی از این معدود خانمها احساس محدودیت در این حوزه نمیکنید، این موضوع باعث نشده که محافظه کارتر باشید و با احتیاط کار کنید؟
- راستش من این را نمیدانستم که خانمها کمتر در این حوزه کار کردهاند. حقیقت این است که گزارش نویسی سیاسی کار خیلی دردسر داری هم نیست. برای من که اصلاً سخت نبوده است.
شما سالها در خبرگزاریهای اصلاح طلب کار کردید و بعد در روزنامه اصلاح طلب اعتمادملی مشغول بکار شدید، اما الان در روزنامه اصولگرای تهران امروز کار میکنید، برای شما هماهنگی با اینجابجایی دشوار نبود؟
- اگر روزنامه نگار هدف خودش را بشناسد نه دشوار نیست. حرفه من روزنامه نگاری است. وقتی کار روزنامه نگاری میکنم دیدگاههای سیاسی را در آن دخالت نمیدهم. بیرون روزنامه ممکن است اصلاح طلب باشم اما در روزنامه چارچوبهای روزنامه اصولگرا را رعایت میکنم. تا امروز هم کسی از من نخواسته است از اصول کار حرفهای عدول کنم.
فکر میکنید که به سقف پیشرفت کارتان رسیدهاید؟
- نه اصلاً اینطور فکر نمیکنم. هنوز راه زیادی برای پیشرفت در پیش رو دارم. فکر نمیکنم آنچه ارایه میکنم گزارش نویسی در سطح بالاست. من در گزارشهایم بیشتر روایت میکنم تا اینکه بخواهم تحلیل کنم. فکر میکنم در این مورد باید با مطالعه بیشتر پیشرفت کنم. و این را بگویم که آرزو دارم روزی سردبیر یک روزنامه مهم و تاثیرگذار کشور بشوم.
مطهره شفیعی را ببینید:
http://www.ayenehnashriat.com/Image/News/2011/1/2503_634318485487656250_l.jpg
salam.faghat mikham bedonam mosahebeye avalieye daneshgahe memarie sore chrjorie.to ro khoda age mitonid rahnamaeem konid.mamnooon